داستان سریال ترکی روزی روزگاری به صورت کامل
داستان سریال ترکی روزی روزگاری به صورت کامل
فصل اول سریال ترکی روزی روزگاریدر آخر فصل اول . جمیله با حلمت ازواج می کنه ولی علی چنان غیرتی میشه که میاد حکمت رو میکشه و راهی زندان میشه
فصل دوم سریال ترکی روزی روزگاری
در فصل دوم سریال که حدودا دو سال گذشته علی از زندان آزاد میشه ولی نه بعنوان کاپیتان علی بلکه به عنوان یک مرد بیچاره و بدبخت
پلین هم با هاکان ازدواج می کنه ولی بچه احمد رو داره و وقتی احمد به کشور برمیگرده پلین از هاکان جدا میشه و با احمد ازدواج میکنه
آیلین هم از سونر بار دار هست و در موقع زایمان جوون خودشو از دست میده و دقیقا در همون روز علی هم خودکشی می کنه
پس از مرگ پلین و علی جمیله وضع بهتری داره چون شرکت حکمت بعد از مرگش به اون رسیده
دختر پلین و احمد که اسمش زهراست ناراحتی کلیه داره و باید دیالیز بشه و اینجاست که فقط کارولین می تونه کلیه شو به اون بده
کارولین برای هاکان شرط میذاره که درصورتی کلیه شو به دختر پلین اهدا می کنه که باهاش ازدواج کنه
کارولین در این شرط نیز شکست می خوره چون پرستار آیلین می تونه به زهرا دختر پلین و احمد کلیه بده و همین کار رو هم میکنه
…….
عثمان هم الان یک پسر دبیرستانی شده و عاشق یک دختر به نام عایشه ولی عایشه با مته دوسته
سونر هم پس از مدتها با بهار پرستار بجه آیلین ازدواج میکنه و بچه دار میشن
احمد هم می میره و پس از سال ها پلین و هاکان با هم ازدواج می کنن
و چند سال بعد عثمان شروع میکنه به نوشتن خاطرات شون از اومدن علی به خونه تا الان